عکسی که مسیر زندگی را تغییر داد

عکسی که مسیر زندگی را تغییر داد

در هیاهوی شادواره شهروندی قم، نه سخنرانی بود و نه تذکر؛ فقط یک چادر، یک قاب ساده و یک جمله عاشقانه که دل یک تازه‌عروس را لرزاند: «چقدر چادر بهت میاد…» عکسی که نه فقط ثبت شد، بلکه مسیری تازه ساخت و دل یک زوج جوان را به حجاب و وقار پیوند زد.

 

به گزارش ستاد خبری دومین شادواره شهروندی قم، کنار یکی از غرفه‌های ساده اما تاثیرگذار شادوارۀ شهروندی قم، نشسته بودم. مقابل من سجاده‌ای بود با پس‌زمینه‌ای دلنشین؛ چادر سفید گل گلی، نورپردازی لطیف و تابلویی برای ثبت قاب‌هایی که روایت حجاب و آرامش‌اند. در حال نوشتن گزارش روزانه‌ام بودم که صحنه‌ای شیرین اما پراحساس، توجه‌ام را ربود.

 

زوجی جوان، احتمالاً تازه‌عروس و داماد، جلوی غرفه ایستادند. زن با لحنی آرام و پرحیا از همسرش خواست تا از او عکسی در آن قاب بگیرد. مرد لبخندی زد و گفت: «برو، حتماً!» چند قدم جلوتر رفت، مقابل پس‌زمینه ایستاد و شوهرش عکس گرفت. لحظه‌ای مکث کرد. دوباره برگشت و با تردیدی شیرین گفت: «میشه چادر رو هم بپوشم و عکس بگیری؟» و مرد با مهربانی گفت: «بپوش، ببینم چطوری میشی.»

 

چادر را پوشید. قاب دوربین اما دیگر تنها تصویری ساده را ثبت نمی‌کرد؛ این بار وقار، زیبایی و حجب، زن را در نوری دیگر قرار داده بود. مرد، پشت لنز، لبخند زد و جمله‌ای گفت که لرزۀ محبت بر دل می‌انداخت: «چقدر چادر بهت میاد…»

 

پایین که آمد، با لبخند به شوهرش گفت: «اگه می‌دونستم تو چادر دوست داری، زودتر می‌پوشیدم…» و مرد با نگاهی عاشقانه گفت: «برگشتنی برات یه چادر خوشگل می‌خرم…»

 

برای دقایقی محو این لحظه شده بودم؛ لحظه‌ای که نه خطابه‌ای در کار بود، نه نصیحتی، نه بنرهای هشداردهنده‌ای. تنها یک قاب فرهنگی ساده و هنرمندانه، بی‌کلام و بدون تحمیل، توانسته بود کاری کند که گاهی ده‌ها جلسه مشاوره و سخنرانی به آن نمی‌رسند.

 

شادوارۀ شهروندی قم در کنار تمام شور و نشاطش، به زیبایی نشان داد که کار فرهنگی، اگر با هنر و احساس درآمیزد، بی‌آنکه فریاد بزند، دل‌ها را می‌برد؛ درست مثل چادری که آن روز نه تنها بر سر یک دختر نشست، که بر قلب یک خانواده سایه انداخت.

 

دومین شادواره شهروندی قم از ۱۱ تا ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در بوستان علوی میزبان خانواده‌هاست.